من از خیالِ های شبانه می آیم
آنجا که ترانه هایم
سرودِ مرگ می شوند !
و کودکِ گریانِ عاشقانه هایم
آغوشِ تو را بهانه می گیرد . . .
برایِ دل که نه;
گاه گاهی ,
به بهانه ی لمسِ یادهایِ به خاطر مانده مان برگرد!
نه عشق هایِ به گِل مانده !
(بی نشان)
حرف هایی از جنسِ دل ـ تنـــــگی !:
+ مجازاتم کن . . . به حبسِ ابدی در حصارِ تنهاییِ دلت !
+ گرسنه که باشم . . . شاید غزل هایِ بی قافیه را هم ببلعم!چه رسد به عشق هایِ تاریخ انقضا گذشته!
+ قانون می گوید, نه من ! . . . دوست داشتن, عیــــــــــــــنِ گداییِ یک ریالی در قرنِ ۲۵ است! قانون می گوید !
+ برقص با خیالِ آزادی از اسارتِ دوست داشتنم! برایِ من, وقتی اسیر نباشی , مقتولِ عشق خواهی شد !... تا می توانی برقــــــــــــــص!
+ کورِ مادر زادم... وقتی تو جایی در این مدارِ زندگی باشی و چشم هایم نبینَدَت !
تنها به یادِ توست , پــــــــــيـــــــــــــوندم :
بی بهانه دوست داشتن
چیزی شبیهِ یادِ تو می شود
در خیالِ کوچه پس کوچه های دلتنگی مان . . .
زیبا شده ای ;
زیبا تر از عکسِ تولدی با روسری قرمز , ماه بانو !
نظرات شما عزیزان: